ســـاده ی ســـاده..
از دســت میـــرونــد ..
همـــه ی آن چــیزها کــه..
سخــت سخــت به دست آمدنـــد ...
|
در طول این دو سال و اندی ک از آغاز وبلاگ نویسی ام گذشته،بی سابقه ترین و طولانی ترین زمانی که به روز نکردم این زبان بسته را همین 20 روز بود. همین 20 روز خیلی مهم....و عجیب...
دلم تمام مدت برای محرم می نوشت انگار؛ نمی دانم اما چرا زبانش بسته تر از همیشه ماند این زبان بسته....
میدانی.... نه...نمی دانی. یعنی گمان نکنم بدانی چه می خواهم بگویم. راستش خودم هم نمی دانم ...
اینقدر حرف دارد دلم ، اینقدر ذهنم حرف می خواهد بزند و این زبان نمی گذارد ک خداااا میداند فقط.
فقط و فقط.
فقط همین که جدای تمام این حرفا محرم امسال فرق داشت برایم. محرم امسال حس ناگفته ای بود امسال....
فقط دعا میکنم خدا قسمتتان کند عاشورای حرم امام رضا (ع) را. قسمت کند بعد از کلی دلتنگی ، آرامش ضریحش را....
دعا می کنم. واقعا دعا می کنم. عالی بود....
****
عارفه .ن: خب! حرف که برای گفتن خیلیه.و مخاطبایی که باهاشون حرف دارمم خیلیه. و حرفای نزده هم خیلی! کلا همه چی زیاد شده....
همه چیز خوبه. حتی خوبم نباشه واسه خوب نبودن خودمونه.جدی میگما...جدیه جدیه.
دوستای روشنگری! دلم براتون تنگ شده. تنگ ....
دلم می خواست این پستم فقط پر پی نوشت پاشه. آخ پ .ن ...! چقده دوس دارم من این پ.ن رو.....جبران می کنم ی روز!فک نکنین ساده می گذرم از این خواستم!:دی
پ.ن: ببین یادته بت گفتم حوصله ی تیکه هاتو ندارم؟! حس می کنم کلا حوصلتو ندارم! ینی گاهی رو اعصابی !
پ.ن2: پذیرای بلاهای متعددی بودیم در این دو روز .... خدا رحم کرد!
پ.ن3 : من دعات می کنم، تو هم دعا کن ! می گیره ها ....
پ.ن3: ر. الف ! متوجه هستم! امکانش نبود!
پ.ن4: باورتون میشه الان با این پ.ن ها دارم آروم میشم؟ چ نعمتیه ها ...!
پ.ن 5: دوره ی دیالوگای دلشکسته با زهرا و ماکارا عالیه ...! :دی
پ.ن 6: دنیا زیادی کوچیکه ! آدمایی ی آدمای دیگه ای رو میشناسن ک باورت نمیشه ..! فک کن...!
پ.ن7:یادتونه ی برا گفتم از مبهم نوشتن خیلی خوشم میاد؟! هنوز سر حرفمم!:دی
پ.ن8 : از اینکه هنر می خونم،بی نهایت خوشحالم....با اینکه جدا شدن برام خیییلی سخت بود..! خیلی ...
ولی امیدوارم همه از رشته هاشون راضی باشن...! و آروم ..
پ.ن9:اگه تونستم در اسرع وقت عکسای عکاسی موضوع محرم مشهدمو می ذارم اینجا. با همون حال و هوا ....
پ.ن 10 : همین. بس !